bad/bad/دیکشنری انگلیسی به فارسیبد، خراب، مضر، زشت، نامساعد، فاسد، شوم، بد اخلاق، شریر، بدکار، لاوصول، بی اعتبار، نا صحیح، زیان اور، بد خو، سرهم بند، مهمل