26 فرهنگ

authority

/ôˈTHär-,əˈTHôritē/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

قدرت، اختیار، اجازه، اعتبار، نفوذ، تسلط، توانایی، متخصص، تصدی، اولیاء امور، نویسندهء معتبر، خوشنامی