26 فرهنگ

assumption

/əˈsəm(p)SHən/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فرض، گمان، پنداشت، انگاشت، اتخاذ، قصد، غرور، تعهد، خود رایی، خود سری، خود بینی