26 فرهنگ

association

/-SHē-,əˌsōsēˈāSHən/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اتحادیه، انجمن، تجمع، وابستگی، مشارکت، پیوستگی، اتحاد، شرکت، تداعی معانی، امیزش، ائتلاف