26 فرهنگ

anticipates

/anˈtisəˌpāt/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیش بینی می کند، پیش بینی کردن، پیشدستی کردن، سبقت جستن، انتظار داشتن، جلوانداختن، پیش گرفتن بر، سبقت جستن بر