26 فرهنگ

anguishes

/ˈaNGgwiSH/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اضطراب، غم و اندوه، عذاب، جفا، سینه سوزی، غرامت، دل تنگی، دلتنگ کردن، غمگین شدن، نگران شدن، نگران کردن