26 فرهنگ

analyze

/ˈanlˌīz/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تجزیه و تحلیل، کاویدن، تحلیل کردن، تجزیه کردن، جزئيات را مطالعه کردن، تشریح کردن، با تجزیه ازمایش کردن، فرگشایی کرد ن، جدا کردن