26 فرهنگ

ترجمه مقاله

activate

/ˈaktəˌvāt/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فعال کردن، کنشور کردن، بفعالیت پرداختن، تخلیص کردن، سوق دادن، بکار انداختن