accommodating/əˈkäməˌdātiNG/دیکشنری انگلیسی به فارسیپذیرش، جا دادن، همساز کردن، وفق دادن با، منزل دادن، تطبیق نمودن، اصلاح کردن، اماده کردن برای، پول وام دادن