26 فرهنگ

accidentalism

دیکشنری انگلیسی به فارسی

اتفاقی، تصادف، پیش امد گرایی، اتفاق، تصادف گرایی، فلسفه عرضی، فلسفه صدفی، فرضیه، تشخیص علامي گمراه کننده مرض، اثرات تابش نور مصنوعی بر اشیاء