26 فرهنگ

abusive

/-ziv,əˈbyo͞osiv/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سوءاستفاده، دشنام، فحاش، بدزبان، زبان دراز، توهینامیز، تجاوز به عصمت، تهمت، تعدی، قابل استفاده، پرتوپ وتشر، نا مربوط