26 فرهنگ

ترجمه مقاله

گوله بار

لغت‌نامه دهخدا

گوله بار. [ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) در آنندراج و چراغ هدایت این ترکیب آمده است به معنی بار گران که بر پشت بردارند. (آنندراج ). بار سنگین که بر پشت بردارند. (چراغ هدایت ) و شواهد ذیل را نیز آورده است :
نه خم از گوله بار رنج عشقم
به دست خود کلید گنج عشقم .

میریحیی شیرازی (از آنندراج ).


ذره ای صبر در جدایی ها
گوله بار هزار ایوب است .

ظهوری (از آنندراج ).


سرگشاده گوله بار راز را
سادگی بین گول محکم خورده ایم .

ظهوری (از آنندراج ).


اما صحیح کلمه کوله بار است . رجوع به کوله بار شود.