گلین گوی
لغتنامه دهخدا
گلین گوی . [ گ ِ ] (اِ مرکب ) زمین و کره ٔ خاک را گویند. (برهان ). کنایه از کره ٔخاک . (آنندراج ). کنایه از زمین (غیاث ) :
چو در خاطر آمد جهانجوی را
که در چنبر آرد گلین گوی را.
چو در خاطر آمد جهانجوی را
که در چنبر آرد گلین گوی را.