گداز
لغتنامه دهخدا
گداز. [ گ ُ ] (اِخ ) غلام حیدرخان بن غلامحسین خان . ازشعرای هندوستان و اکابر آنجاست ، لیدر لکنهو، به جنون مبتلا گردید و بدین بیماری وفات یافت . از او است :
سینه را داغدار باید کرد
لاله را شرمسار باید کرد
ابر برخاست بی می و ساقی
گریه ای زارزار باید کرد.
سینه را داغدار باید کرد
لاله را شرمسار باید کرد
ابر برخاست بی می و ساقی
گریه ای زارزار باید کرد.