گاوچهر
لغتنامه دهخدا
گاوچهر. [ چ ِ ] (ص مرکب ) آنچه صورت گاو دارد. || گاوپیکر که گرز فریدون باشد و آن را بهیأت سر گاومیش از آهن ساخته بودند. (برهان ) :
سرش را بدین گرزه ٔ گاوچهر
بکوبم نه بخشایش آرم نه مهر.
زدم بر سرش گرزه ٔ گاوچهر
برو کوه بارید گفتی سپهر.
همی گشت برسان گردان سپهر
بچنگ اندرون گرزه ٔ گاوچهر.
جرنگیدن گرزه ٔ گاوچهر
تو گفتی همی سنگ باردسپهر.
سرش را بدین گرزه ٔ گاوچهر
بکوبم نه بخشایش آرم نه مهر.
زدم بر سرش گرزه ٔ گاوچهر
برو کوه بارید گفتی سپهر.
همی گشت برسان گردان سپهر
بچنگ اندرون گرزه ٔ گاوچهر.
جرنگیدن گرزه ٔ گاوچهر
تو گفتی همی سنگ باردسپهر.