گاوتکیه
لغتنامه دهخدا
گاوتکیه . [ ت ِ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) تکیه ٔ کلان طولانی که ارباب دول بر مسند نشسته پس پشت گذارند :
نبودی گر از تیرگی بد نمود
شدی گاوتکیه زچرخ کبود.
زیرا که گاو بمعنی کلان است مثل خر بهمان معنی چون خرپشته و خرمگس و خربط به معنی پشته ٔ کلان و مگس کلان و بط کلان . (آنندراج ). بالش کلانی که شخص نشسته بدان تکیه میکند. (فرهنگ ناظم الاطباء).
نبودی گر از تیرگی بد نمود
شدی گاوتکیه زچرخ کبود.
زیرا که گاو بمعنی کلان است مثل خر بهمان معنی چون خرپشته و خرمگس و خربط به معنی پشته ٔ کلان و مگس کلان و بط کلان . (آنندراج ). بالش کلانی که شخص نشسته بدان تکیه میکند. (فرهنگ ناظم الاطباء).