کیان زادگی
لغتنامه دهخدا
کیان زادگی . [ ک َ / کیا دَ / دِ ] (حامص مرکب ) کیان زاده بودن . شاهزادگی :
ز باره نگون اندرافتاد و مرد
بدید آن کیان زادگی دستبرد.
رجوع به کیان زاده شود.
ز باره نگون اندرافتاد و مرد
بدید آن کیان زادگی دستبرد.
رجوع به کیان زاده شود.