کژمژیلغتنامه دهخداکژمژی . [ ک َ م َ ] (حامص مرکب ) کجی . ناهمواری . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). نامرتبی : لیک چندان زیب دارد کژمژی دندان اوکان نیابی در هزاران کوکب گردون گذار.سنائی .