کله برانداختن
لغتنامه دهخدا
کله برانداختن . [ ک ُ ل َه ْ ب َ اَ ت َ ] (مص مرکب ) کله انداختن . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ) :
دل به سودات سر دراندازد
سر ز عشقت کله براندازد.
و رجوع به کله انداختن شود.
دل به سودات سر دراندازد
سر ز عشقت کله براندازد.
و رجوع به کله انداختن شود.