کرکفیز
لغتنامه دهخدا
کرکفیز. [ ک َ / ک َ ک َ ] (اِ) کفکیر باشد و آن چمچه ای است سوراخ دار. (برهان ) (آنندراج ). کفچلیز.کفچلیزه . کفچلیزک . (فرهنگ فارسی معین ) :
یاری دارم چنانکه حلقه ٔ...
باشداز چشم کرکفیز فزونتر.
یاری دارم چنانکه حلقه ٔ...
باشداز چشم کرکفیز فزونتر.