کرشمه ناک
لغتنامه دهخدا
کرشمه ناک . [ ک ِ رِ م َ / م ِ ] (ص مرکب ) با کرشمه و ناز : معشوقه ای داشت موزون و کرشمه ناک . (سندبادنامه ص 102).
نیست توجهش بکس تا چه ادای زشت شد
باعث سرگرانی شوق کرشمه ناک ما.
نیست توجهش بکس تا چه ادای زشت شد
باعث سرگرانی شوق کرشمه ناک ما.