کربه
لغتنامه دهخدا
کربه . [ ک ُ ب َ / ب ِ ] (اِ) دکان . (از برهان ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). کلبه . کربق . (فرهنگ فارسی معین ) :
هم از بامدادان در کربه بست
به از سود و سرمایه دادن ز دست .
رجوع به کلبه ، کربج و کربق شود.
هم از بامدادان در کربه بست
به از سود و سرمایه دادن ز دست .
رجوع به کلبه ، کربج و کربق شود.