کج آگند
لغتنامه دهخدا
کج آگند. [ ک َ گ َ ] (اِ مرکب ) آگنده به کج (کژ) که نوعی ابریشم کم بهاست . || کج آغند که جامه ٔ روز جنگ باشد. (برهان ). کج آکند. قژاگند :
پاره پاره بر تن بدخواه او
جوشن و خودو کج آگند و سپر.
رجوع به کج آکند و کج آغند شود.
پاره پاره بر تن بدخواه او
جوشن و خودو کج آگند و سپر.
رجوع به کج آکند و کج آغند شود.