کبود غدیر
لغتنامه دهخدا
کبود غدیر. [ ک َ غ َ ] (اِ مرکب ) آبگیر کبودرنگ . || کنایه از آسمان است . (مجموعه ٔ مترادفات ص 11). کبود حصار. کبود طشت :
ز مهر زورق سیمین ماه بر خورشید
هزار چشمه ٔسیماب از این کبود غدیر.
و رجوع به کبود طشت و کبود تشت شود.
ز مهر زورق سیمین ماه بر خورشید
هزار چشمه ٔسیماب از این کبود غدیر.
و رجوع به کبود طشت و کبود تشت شود.