ژاژخا
لغتنامه دهخدا
ژاژخا. (اِخ ) ژاژخای . لقب طَیّان شاعر. رجوع به طیّان شود :
صبح حَسّان مصطفائی کو
تا ثناهای غم زدا آرد
زانکه مقبول مصطفی نشود
آنچه طیان ژاژخا آرد.
صبح حَسّان مصطفائی کو
تا ثناهای غم زدا آرد
زانکه مقبول مصطفی نشود
آنچه طیان ژاژخا آرد.