چنار و منار
لغتنامه دهخدا
چنار و منار. [ چ َ / چ ِ رُ م َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) کلمه ای است که در دشنام غلیظ و ستم شدید استعمال کنند، یعنی چنار و منار در بتر جای فلان و فلان . و نیز میگویند که چنار دادم و منار دادم . (آنندراج ) :
صبا بگو به محمدرضا که دیگر بار
نمد گرفتم و روغن زدم چنار و منار.
حکه ٔ او چو بشکند ناهار
پیش دندان کند چنارومنار.
|| بمعنی آواره و سرگردان نیز در شعر آورده اند :
گهی به کابل و گاهی به هند بی تقصیر
سپهر سفله چنارومنار کرد مرا.
- چنار و منار حواله کردن ؛ کنایه از دشنام سخت وقیحانه به کسی دادن .
- چنار و منار گفتن ؛ دشنامهای سخت بی شرمانه دادن .
صبا بگو به محمدرضا که دیگر بار
نمد گرفتم و روغن زدم چنار و منار.
حکه ٔ او چو بشکند ناهار
پیش دندان کند چنارومنار.
|| بمعنی آواره و سرگردان نیز در شعر آورده اند :
گهی به کابل و گاهی به هند بی تقصیر
سپهر سفله چنارومنار کرد مرا.
- چنار و منار حواله کردن ؛ کنایه از دشنام سخت وقیحانه به کسی دادن .
- چنار و منار گفتن ؛ دشنامهای سخت بی شرمانه دادن .