چفچه
لغتنامه دهخدا
چفچه . [ چ َ چ َ /چ ِ ] (اِ) در دیوان مسعودسعد (چ مرحوم یاسمی ص 177)در چیستان ِ «ظاهراً چنگ » این بیت آمده :
پشتش چو چفچه چفچه و آن چفچه ها همه
در بسته همچو پهلوی مردم بیکدگر.
و معنی آن معلوم نشد.
پشتش چو چفچه چفچه و آن چفچه ها همه
در بسته همچو پهلوی مردم بیکدگر.
و معنی آن معلوم نشد.