چشم پنام
لغتنامه دهخدا
چشم پنام . [ چ َ / چ ِ پ َ ] (اِ مرکب ) دعا و تعویذی باشد که بجهت دفع چشم زخم نویسند، چه پنام اعمالی باشد که بجهت دفع چشم زخم کنند. (برهان ). هیکلی باشد که بجهت دفع چشم زخم سازند یا نویسند. (آنندراج ). دعا و تعویذی که جهت دفع چشم زخم نویسند. (ناظم الاطباء). دعای باطل السحر. دعای چشم زخم :
بتا نگارا از چشم بد بترس و مکن
چرا نداری با خود همیشه چشم پنام .
هر که با حرز مدحتت باشد
نبود حاجتش بچشم پنام .
رجوع به پنام شود.
بتا نگارا از چشم بد بترس و مکن
چرا نداری با خود همیشه چشم پنام .
هر که با حرز مدحتت باشد
نبود حاجتش بچشم پنام .
رجوع به پنام شود.