چراغ جهان
لغتنامه دهخدا
چراغ جهان . [ چ َ / چ ِ غ ِ ج َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چراغ آسمان و یا چراغ جهانتاب . آفتاب و مهتاب . (ناظم الاطباء). || روشنی جهان . خورشید جهان :
بکشت او خداوند را در نهان
چنان پادشاهی چراغ جهان .
بکشت او خداوند را در نهان
چنان پادشاهی چراغ جهان .