چاه رستم
لغتنامه دهخدا
چاه رستم . [ هَِ رُ ت َ ] (اِخ ) چاهی که رستم را شغاد برادرش بلطائف الحیل در آن انداخته بود و آن چاه را بشمشیر و سنانها پرساخته . (آنندراج ) :
مسکن دیو سفید آمد بخاریها ز برف
چاهها چون چاه رستم شد ز یخ شمشیردار.
آن زنخدانی که باشد چاه یوسف از صفا
پرسنان آخر ز خط چون چاه رستم میشود.
مسکن دیو سفید آمد بخاریها ز برف
چاهها چون چاه رستم شد ز یخ شمشیردار.
آن زنخدانی که باشد چاه یوسف از صفا
پرسنان آخر ز خط چون چاه رستم میشود.