پیکارگاه
لغتنامه دهخدا
پیکارگاه . [ پ َ / پ ِ ] (اِ مرکب ) میدان جنگ . جنگ جای . پیکارگه . حربگاه . رزمگاه :
سه راه است از ایدر بدان بارگاه
که ارجاسپ خواندش به پیکارگاه .
دوزخی شد عرصه ٔ پیکارگاه
که در آن پیکارگه خنجر کشید.
سه راه است از ایدر بدان بارگاه
که ارجاسپ خواندش به پیکارگاه .
دوزخی شد عرصه ٔ پیکارگاه
که در آن پیکارگه خنجر کشید.