پیلباران
لغتنامه دهخدا
پیلباران . (اِ مرکب ) کنایه از باران فراوان بزرگ ، و از بعضی مسموع است که باران آخر بر شکال که آنرا در هندی هتیه گویند و این گویا ترجمه ٔ پیلباران است لیکن چون برشکال در ولایت نمیباشد ظاهراً بارش آن موسم را می گفته باشند. (آنندراج ) :
شدی فیل از تیر لرزان چنان
که از پیلباران برهنه تنان .
ز خرطوم چون آب سازد روان
بود معنی پیلباران همان .
شد از حوضه ٔ ژنده پیلان جنگ
عیان پیلباران تیر و تفنگ .
شدی فیل از تیر لرزان چنان
که از پیلباران برهنه تنان .
ز خرطوم چون آب سازد روان
بود معنی پیلباران همان .
شد از حوضه ٔ ژنده پیلان جنگ
عیان پیلباران تیر و تفنگ .