پیشکاره
لغتنامه دهخدا
پیشکاره . [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ، ص مرکب ) رئیس و مهتر باشد. (اوبهی ). || بمعنی پیشکار است که مزدور و خدمتگزار باشد :
ای که مه با کمال خوبی خویش
پیش روی تو پیشکاره بود.
|| ماماچه و قابله . حاضنة. (منتهی الارب ). || فرش اطاق مهمانخانه .
ای که مه با کمال خوبی خویش
پیش روی تو پیشکاره بود.
|| ماماچه و قابله . حاضنة. (منتهی الارب ). || فرش اطاق مهمانخانه .