26 فرهنگ

پیر کار

لغت‌نامه دهخدا

پیر کار. [ رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) استادکار. دانای کار :
کدو خوش بنزدیک نرگس بکار
سفارش چه حاجت تویی پیر کار.

ظهوری (از آنندراج ).