پهلو چرب
لغتنامه دهخدا
پهلو چرب . [ پ َوِ چ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) پهلوی چرب . || جمعیت و فائده ٔ معتدبه . (آنندراج ) :
در روزگار پهلوی چربی ز کس ندید
دائم بود مکیدن انگشت کار شمع.
رجوع به پهلو شود.
در روزگار پهلوی چربی ز کس ندید
دائم بود مکیدن انگشت کار شمع.
رجوع به پهلو شود.