پندآموز
لغتنامه دهخدا
پندآموز. [ پ َ ] (نف مرکب ) آموزنده ٔ پند. ناصح . واعظ. اندرزگوی . || موجب عبرت . عبرت افزا. موجب انتباه :
بوسه خواهم داد ویحک بند پندآموز را (؟)
لاجرم زین بند چنبروار شد بالای من .
بوسه خواهم داد ویحک بند پندآموز را (؟)
لاجرم زین بند چنبروار شد بالای من .