پلوان
لغتنامه دهخدا
پلوان . [ پ ُل ْ ] (اِ) بلندی اطراف زمینی را گویند که در میان آن زراعت کرده باشند ومزارعان بر بالای آن آمد و شد کنند تا زراعت پایمال نگردد و معنی ترکیبی آن پل مانند است چه وان بمعنی شبیه و مانند هم آمده . (برهان قاطع). پلوان و پلون اطراف زمین که میان آن سبزی و غله کاشته باشند و مزارعان بر آن آمد و شد کنند تا غله پایمال نگردد و آب درزمین بایستد... (رشیدی ). بلندی گرداگرد زمین کاشته .پلوار. (آنندراج در ماده ٔ پلوان ). مرز :
عجب نبود گران بار ار فرولغزد به آب و گل
که بختی لوک گردد چون گذر باشد به پلوانش .
سبکباری گزین تا سهل تانی ازجبل پری
که گربه از شتر بهتر تواند رفت بر پلوان .
|| پشتواره ٔ کاه . (برهان قاطع).
عجب نبود گران بار ار فرولغزد به آب و گل
که بختی لوک گردد چون گذر باشد به پلوانش .
سبکباری گزین تا سهل تانی ازجبل پری
که گربه از شتر بهتر تواند رفت بر پلوان .
|| پشتواره ٔ کاه . (برهان قاطع).