پدید آوریدن
لغتنامه دهخدا
پدید آوریدن . [ پ َ وَ دَ ] (مص مرکب ) پدید آوردن :
بتازی یکی نامه پاسخ نوشت
پدید آورید اندرو خوب وزشت .
که چون تو دلیری پدید آورید
همانا که چون تو زمانه ندید.
بتازی یکی نامه پاسخ نوشت
پدید آورید اندرو خوب وزشت .
که چون تو دلیری پدید آورید
همانا که چون تو زمانه ندید.