پاشیب
لغتنامه دهخدا
پاشیب . (اِ مرکب ) نردبان و زینه پایه . (برهان ) :
ساحت بستان سر او بام قدرش کز علو
کاخ و فرواره فراز لامکان آورده اند
از عمود صبح پاشیبی بر این بربسته اند
وز بنات نعش آنرا نردبان آورده اند.
ساحت بستان سر او بام قدرش کز علو
کاخ و فرواره فراز لامکان آورده اند
از عمود صبح پاشیبی بر این بربسته اند
وز بنات نعش آنرا نردبان آورده اند.