و ان یکاد خواندن
لغتنامه دهخدا
و ان یکاد خواندن .[ وَ اِ ی َ / اِی ْ ی َ خوا / خا دَ ] (مص مرکب ) آیه ٔ«و ان یکاد» برای چشم زخم بر کسی دمیدن :
و ان یکاد همی خواند جبرئیل امین
همی دمید بر آن پادشاه ملک ستان .
هر ساعتی حور غالیه بر رویش می کشید و رضوان و ان یکاد میخواند و بر وی می دمید. (سندبادنامه ص 81).
حضور خلوت انس است و دوستان جمعند
و ان یکاد بخوانید و درفراز کنید.
و ان یکاد همی خواند جبرئیل امین
همی دمید بر آن پادشاه ملک ستان .
هر ساعتی حور غالیه بر رویش می کشید و رضوان و ان یکاد میخواند و بر وی می دمید. (سندبادنامه ص 81).
حضور خلوت انس است و دوستان جمعند
و ان یکاد بخوانید و درفراز کنید.