همسر داشتن
لغتنامه دهخدا
همسر داشتن . [ هََ س َ ت َ ] (مص مرکب ) یکسان شمردن . مانند یکدیگر تصور کردن :
بشناس مبدع را ز خالق تا نداری همسرش
حیدر همین کرده ست اشارت خلق را بر منبرش .
|| در تداول امروز، تأهل . زن داشتن .
بشناس مبدع را ز خالق تا نداری همسرش
حیدر همین کرده ست اشارت خلق را بر منبرش .
|| در تداول امروز، تأهل . زن داشتن .