هم تخت
لغتنامه دهخدا
هم تخت . [ هََ ت َ ] (ص مرکب ) دو کس که بریک تخت نشینند. هم نشین ، و ظاهراً همسر :
دو صاحب تاج را هم تخت کردند
درگنبد بر ایشان سخت کردند.
|| مانند. نظیر :
کو یکی سلطان در این ایوان که او هم تخت توست
کو یکی رستم در این میدان که او همتای تو؟
دو صاحب تاج را هم تخت کردند
درگنبد بر ایشان سخت کردند.
|| مانند. نظیر :
کو یکی سلطان در این ایوان که او هم تخت توست
کو یکی رستم در این میدان که او همتای تو؟