های های
لغتنامه دهخدا
های های . (اِ صوت ) به معنی زود زود و جلد جلد و شتاب و تعجیل باشد. (برهان ). کلمه ٔ تأکیدیعنی زود زود و جلد جلد و بشتاب . (ناظم الاطباء). || به معنی هایاهای که شور و گریه ٔ مصیبت زدگان است . (برهان ). شور و غوغای ماتم زدگان . (ناظم الاطباء). هایاهای :
بزد دست و ببرید رومی قبای
برآمد خروشیدن های های .
چنان آفریند که آیدش رای
که ماندیم و مانیم با های های .
تا ترا زین پیرهن خود نیست ای جاهل خبر
روز و شب مانده ازینی های های و مفتتن .
از خداخواهم دل دیوانه ای
های های گریه ٔ مستانه ای .
صد بار بیش مردم و از بس که بی کسم
یک های های گریه ام از خانه برنخاست .
بزد دست و ببرید رومی قبای
برآمد خروشیدن های های .
چنان آفریند که آیدش رای
که ماندیم و مانیم با های های .
تا ترا زین پیرهن خود نیست ای جاهل خبر
روز و شب مانده ازینی های های و مفتتن .
از خداخواهم دل دیوانه ای
های های گریه ٔ مستانه ای .
صد بار بیش مردم و از بس که بی کسم
یک های های گریه ام از خانه برنخاست .