نیکومخبر
لغتنامه دهخدا
نیکومخبر.[ م َ ب َ ] (ص مرکب ) نکومخبر. نیکوسیرت :
هم میر نیکومنظری هم شاه نیکومخبری
بر منظر و بر مخبر تو آفرین باد آفرین .
شادمان باد و به هرکام که دارد برساد
آن نکوخوی نکومنظر نیکومخبر.
هم میر نیکومنظری هم شاه نیکومخبری
بر منظر و بر مخبر تو آفرین باد آفرین .
شادمان باد و به هرکام که دارد برساد
آن نکوخوی نکومنظر نیکومخبر.