نیکوسیری
لغتنامه دهخدا
نیکوسیری . [ سی َ ] (حامص مرکب ) نکوسیرتی . نیک رفتاری . نکوکرداری :
میر ابواحمدشهزاده محمد ملکی
حق شناسنده و معروف به نیکوسیری .
اندرین دولت ماننده ٔ تو کیست دگر
چه به نیکوسیری و چه به نیکونظری .
میر ابواحمدشهزاده محمد ملکی
حق شناسنده و معروف به نیکوسیری .
اندرین دولت ماننده ٔ تو کیست دگر
چه به نیکوسیری و چه به نیکونظری .