نیک روز
لغتنامه دهخدا
نیک روز. (ص مرکب ) سعید. سعادتمند. خوشبخت . نیک اختر :
جهاندار نیک اختر نیک روز
شما را سپرد آن زمان نیمروز.
دگر آتش ز جام می فروزان
نشاط او چو بخت نیک روزان .
یافتستی روزگار امروز کن
خویشتن را نیک روز و نیک فال .
بدان را نیک دارید ای عزیزان
که خوبان خود عزیز و نیک روزند.
یکی گفتش ای خسرو نیک روز
ز دیبای چینی قبائی بدوز.
جهاندار نیک اختر نیک روز
شما را سپرد آن زمان نیمروز.
دگر آتش ز جام می فروزان
نشاط او چو بخت نیک روزان .
یافتستی روزگار امروز کن
خویشتن را نیک روز و نیک فال .
بدان را نیک دارید ای عزیزان
که خوبان خود عزیز و نیک روزند.
یکی گفتش ای خسرو نیک روز
ز دیبای چینی قبائی بدوز.