نوربخشی
لغتنامه دهخدا
نوربخشی . [ ب َ ](اِخ ) (امیر...) از شاعران قرن دهم هجری است و به روایت سام میرزا دیوان غزلی تمام کرده است . او راست :
سگت در پاسبانی شب ندارد آنچه من دارم
که سگ را تا سحر خواب است و من تا روز بیدارم .
ناصح مگو که عشاق درباختند جان ها
چندین هزار رفتند ما هم یکی از آنها.
سگت در پاسبانی شب ندارد آنچه من دارم
که سگ را تا سحر خواب است و من تا روز بیدارم .
ناصح مگو که عشاق درباختند جان ها
چندین هزار رفتند ما هم یکی از آنها.