نهالگه
لغتنامه دهخدا
نهالگه . [ ن ِ / ن َ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) نهالگاه . شکارگاه . کمین گاه صیاد. (برهان قاطع). و آن زمینی است که بکنند و در آن نشسته خود را پنهان کنند چون شکار بگذرد بر او تیر اندازند. (انجمن آرا) :
به کوه برشد و اندر نهالگه بنشست
خدنگ پیش بزه کرد همچو چرخ بچنگ .
رجوع به نهاله شود.
به کوه برشد و اندر نهالگه بنشست
خدنگ پیش بزه کرد همچو چرخ بچنگ .
رجوع به نهاله شود.