نقب افکن
لغتنامه دهخدا
نقب افکن . [ ن َاَ ک َ ] (نف مرکب ) نقب زن . آنکه در خانه ٔ کسی نقب زند. (آنندراج ). دزد خانه . (ناظم الاطباء) : 
بی ترس تیغ و دار بگوئیم تا که ایم
نقب افکن خزینه ٔ ترکان صبحگاه .
 
رفوکاری ز نقب افکن نخواهند
بسان حک کاغذ از تبرزن .
 
|| معدن چی . (ناظم الاطباء). رجوع به نقب زن شود.
بی ترس تیغ و دار بگوئیم تا که ایم
نقب افکن خزینه ٔ ترکان صبحگاه .
رفوکاری ز نقب افکن نخواهند
بسان حک کاغذ از تبرزن .
|| معدن چی . (ناظم الاطباء). رجوع به نقب زن شود.