نظار
لغتنامه دهخدا
نظار. [ ن َظْ ظا ] (اِخ ) ابن هشام [ یا هاشم ]بن حارث الحذلمی الفقعسی ، از قبیله ٔ بنی اسدبن خزیمة و شاعر اسلامی است ، او راست :
یقولون هذی ام عمرو قریبة
دنت بک ارض نحوها و سماء
الا انما بعدالحبیب و قربه
اذا هو لم یوصل الیه سواء.
و نیز رجوع به سمطالعلی ص 826 و التاج ج 3 ص 576 و امالی ج 1 ص 488 شود.
یقولون هذی ام عمرو قریبة
دنت بک ارض نحوها و سماء
الا انما بعدالحبیب و قربه
اذا هو لم یوصل الیه سواء.
و نیز رجوع به سمطالعلی ص 826 و التاج ج 3 ص 576 و امالی ج 1 ص 488 شود.